نظارت همراه رمان فرجام یک تباهی | ناظر: malihe

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Blu moon
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
دیالوگ هم محاوره ای ها ولی محاوره ای تر نیست. سعی کردم محاوره بودنش رو حفظ کنم.اجازه بده دست نزنم اینطوری باقی بمونه.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: HADIS.HPF
درود، دقت کنین بعضی افعال رو اشتباهی به کار برده بودین. نیم‌فاصله‌های «می» رو فراموش کرده بودید.
❌میتوان
✅می‌توان
❌اینجایی
✅این‌جایی
جمله رو کامل بنویسن منم بتونم پیدا کنم.نمیتونم پیدا کنم ویرایش کنم. Book
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: HADIS.HPF
جمله رو کامل بنویسن منم بتونم پیدا کنم.نمیتونم پیدا کنم ویرایش کنم. Book
ناظر خودش ویرایش می‌کنه
شما فقط تو پارت های بعدی تکرار نکنید اشتباه رو
 
دنیاها در حال اتصال بهم بودند سیبل در حالی که داشت درد شدیدی تحمل می‌کرد فریاد می‌کشید دردو رنجش آنقدر شدید بود که او نتوانست دوام بیاورد و جان باخت. نوزادی در حال بدنیا آمدن از تن بی جان سیبل بود .
آلیسا(شیطان) از درون تاریکی به سمت او قدم برمی‌داشت و کنایه‌آمیز سخن از زبانش جاری می‌شد.
آلیسا: نوزادی از جنس عقاید شیطانی از تن بی ارزش یک انسان گناه‌کار زاده می‌شود و تجسمی از عقاید تحریف شده بشریت شکل می‌گیرد . وعده های دروغین و حیله ها به شکلی فریبنده ، انسان طمع کار را به سمت گمراهی بیشتر پیش می‌برد و به قهقرا و قعر تباهی هدایت می‌کند و تنها ارمغانش تباهی و سقوط مذهب و فرقه‌ها خواهد بود.
آلیسا نوزاد را از روی زمین برمی‌دارد و به او خیره می‌شود:خوب بنگرید آفرینش درون تاریکی را که متعلق به ذات شیطان است و این آغازی خواهد بود برای پایان تمامی انسان‌ها با افکار و عقاید و مذهب‌های پوچ و تهی.
آلیسا همراه نوزاد به سمت تاریکی می‌رود و در تاریکی ناپدید می‌شود.
والتر: جید! کمکم کن یالا عجله کن بیا دستامو باز کن.بجنب جید... !
 
الان شما بیا دیالوگ‌های آلیسارو به صورت محاوره‌ای بیان کن و اوج داستان رو حفظش کن.
 
توی کتاب تالکین هم بعضی دیالوگ ها که اوج داستان بود به صورت محاوره ای نقل نمیشد یا محاوره ای بودن کمتری رو داشت برای بالا بردن گیرایی و اوج داستانی...درمورد نیم فاصله هم مطلبی خوندم که اگه نیم فاصله باعث شه فعل در حالت بی معنی قرار بگیره لازم نیست. 2ff827_25se7b-bokmal
ما چند حالت دارم برای رمان

یکی که کل رمان ادبیه
یکی کل رمان محاوره ای
یا هم مونولوگ ها ادبی و دیالوگ ها محاوره ای هستش

یکی از این هارو انتخاب کنید و تا آخر هم ادامه بدید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: HADIS.HPF
دنیاها در حال اتصال بهم بودند سیبل در حالی که داشت درد شدیدی تحمل می‌کرد فریاد می‌کشید دردو رنجش آنقدر شدید بود که او نتوانست دوام بیاورد و جان باخت. نوزادی در حال بدنیا آمدن از تن بی جان سیبل بود .
آلیسا(شیطان) از درون تاریکی به سمت او قدم برمی‌داشت و کنایه‌آمیز سخن از زبانش جاری می‌شد.
آلیسا: نوزادی از جنس عقاید شیطانی از تن بی ارزش یک انسان گناه‌کار زاده می‌شود و تجسمی از عقاید تحریف شده بشریت شکل می‌گیرد . وعده های دروغین و حیله ها به شکلی فریبنده ، انسان طمع کار را به سمت گمراهی بیشتر پیش می‌برد و به قهقرا و قعر تباهی هدایت می‌کند و تنها ارمغانش تباهی و سقوط مذهب و فرقه‌ها خواهد بود.
آلیسا نوزاد را از روی زمین برمی‌دارد و به او خیره می‌شود:خوب بنگرید آفرینش درون تاریکی را که متعلق به ذات شیطان است و این آغازی خواهد بود برای پایان تمامی انسان‌ها با افکار و عقاید و مذهب‌های پوچ و تهی.
آلیسا همراه نوزاد به سمت تاریکی می‌رود و در تاریکی ناپدید می‌شود.
والتر: جید! کمکم کن یالا عجله کن بیا دستامو باز کن.بجنب جید... !
اگه کل رمانت اینه که باید تا آخر دیالوگ هارو ادبی بنویسی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: malihe
درود. دو پارت جدید اضافه شد.
 
عقب
بالا پایین