زندگی، در لحظه‌هایی، بازیِ شیرینی‌ست؛ شیرین، خنده‌آور، و دلنشین مشروط بر آنکه خالصانه با آن روبرو شده باشی.
زندگی، در بسیاری از لحظه‌ها، عاری از هر نوع معنا و مفهومی‌ست. این ما هستیم که با مجموعه‌ی عملکردهایمان، به آن، معنا و مفهوم می‌بخشیم.
زندگی، مستقل از زندگان، حتی اگر وجود داشته باشد هم چیزِ قابل بحثی نیست. این ما هستیم که به زندگی، زندگی می‌بخشیم؛ و به اینگونه، این ما هستیم که مستقیماً مسئول شکل و محتوای زندگی هستیم.
ظرف، مسأله‌یی نیست. مظروف، موضوع مورد بحث ماست و انسان، مظروفِ ظرفِ زندگی‌ست. انسان امروز، فردا و فرداهای آینده.

ابوالمشاغل/نادر ابراهیمی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وقتی شاطر عباس نان‌های داغ را توی دست‌های مهتاب می‌گذاشت دلم می‌خواست جای شاطر عباس بودم.
وقتی مهتاب نان‌های داغ را لای چادر گلدارش می‌پیچاند دلم می‌خواست من، آن نان‌های داغ باشم.
وقتی مهتاب به خانه می‌رسید و کوبه‌ی در را می‌کوبید، هوس می‌کردم کوبه‌ی در باشم.
وقتی مادرش نان‌ها را از مهتاب می‌گرفت، دوست داشتم مادر مهتاب باشم.
بعد مهتاب تکه‌ی نان برای ماهی‌های قرمز توی حوض خانه‌شان می‌انداخت و من هزار بار آرزو می‌کردم یکی از ماهی‌های قرمز توی حوض باشم.

مصطفی مستور | ? عشق روی پیاده رو

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کارهایی را که نباید در زندگی بکنی، بنویس. به بیان دیگر، تصمیم‌های حساب شده‌ای بگیر تا برخی چیزها را کلا نادیده بگیری و وقتی شرایطش پیش آمد، طبق لیست نبایدهایت رفتار کن.
یک‌بار خوب فکر کن و تصمیمت را بگیر که سراغ چه چیزهایی، حتی اگر فرصتش بود، نروی. بیشتر درها ارزش وارد شدن ندارند، حتی اگر به نظر برسد چرخاندن دسته‌ی در بسیار ساده است.

هنر شفاف اندیشیدن/رولف دوبلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در میان اقلیت قرار داشتن حتی در اقلیتی تک نفری، نشان جهل و جنون نیست.
حقیقت در یک سو قرار دارد و کذب در سویی دیگر، اگر تو به تنهایی جانب حقیقت را بگیری و در سوی دیگر، در برابر تو، همه دنیا قرار داشته باشد تو دیوانه نیستی...

۱۹۸۴/جورج اورول
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مردم عاشق کسانی میشوند که هیچ شناختی از آن‌ها ندارند. در عشق حقیقی، دیگری را دقیقاً انسانی عادی مانند خودت می‌بینی. عاشق کسی میشوی که میدانی کیست و چیست و در نتیجه او را مجبور نمیکنی کسی غیر از خودش باشد.
رابطه‌ی عاشقانه‌ی مورد حمایت من، رابطه‌ای است که در آن، چشم دو طرف رابطه کاملاً باز باشد.

روان درمانگر قصه گو/اروین دیالوم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وقتی بچه زمین میخورد و والدین زمین را کتک میزنند تا کودک آرام شود وقتی می‌گویند اگر فلان کارو بکنی لولو میاد، اگر با غریبه حرف بزنی می‌دزدنت، اگر فلان کارو کنی کلاغه به بابات خبر می‌ده... یک طفل معصوم باید در ایران گول بخورد تا یاد بگیرد چگونه گول بزند یا گول نخورد.

چرا عقب مانده ایم/علی محمد ایزدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هرگاه جویای ثمره‌ای هستید و هنوز به آن نرسیده‌اید، معمولا در ذهن و تن و امور یا روابطتان چیزی هست که باید از آن دست بکشید و رها یا حذفش کنید. مادامی که فرایند حذف را به تعویق اندازید، ثمرات دلخواهتان را به تعویق انداخته‌اید.
هر مرحله‌ای از زندگی مستلزم دست کشیدن است. هر پیشرفت به معنای طرد یا پشت سر گذاشتن چیزی کهنه است. در نتیجه، حذف نه تنها چیزی را از شما نمی‌گیرد، بلکه چیزی به شما میدهد.

چشم دل بگشا/کاترین پاندر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در کنار ساحل قدم می زدم و میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است، با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،
ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم، واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم...

مکتوب/پائولو کوئلیو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من حتی به شما می‌گویم گاهی بهتر است آدمی مورد تمسخر قرار گیرد، زیرا بدین طریق فرصتی برای گذشت متقابل و شرمساری به دست می‌آید.
همهء ما نمی‌توانیم همه‌چیز را درک کنیم و کمال، هرگز در یک مرحله حاصل نمی‌گردد.
برای نیل به کمال، نخست باید از نفهمی شروع کرد. کسی که زود می‌فهمد، بدون شک بد می‌فهمد.
به شما که تاکنون خیلی چیزها را بدون فهمیدن، فهمیده‌اید، این حقیقت را تذکر می‌دهم.

ابله/داستایفسکی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر عشق واقعى است، پس به همان روشى با آن رفتار كن كه با یک گياه رفتار مى كنى تغذيه اش كن و در برابر باد و باران از آن محافظت كن. هر كارى را كه مى توانى كاملا انجام دهى. اما اگر عشق واقعى نيست، در اين صورت بهترين كار اين است كه به آن بى توجهى كنى تا پژمرده شود .

حال و هوای عجیب در توکیو/هیرومی کاواکامی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین