وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
شعر ردیف و قافیه نمی خواهد
بوی آغو*ش تو هر دیوانه ای را شاعر می کند …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هزار بار آمدم خطت بزنم از قلبم
خود خودت را
یادت را
اسمت را
اما …
فقط قلبم پر شد از خط خطی های عاشقانه !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
لحظه ای در گذر از خاطره ها
ناخودآگاه دلم یاد تو کرد
خنده آمد به لبم شاد شدم
گویی از قید غم آزاد شدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلم لک میزنه واست زمانی که ازم دوری
ولی در خاطرم هستی دیگه اینجاشو مجبوری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ناگهان رسیدی
و خوشبختی پروانه ای بود
که پر زد و روی شانه ام نشست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نمی خواستم
این عشق را فاش کنم
ناگاه به خود آمدم،
دیدم همه کلمات راز مرا می‌دانند
این است که
هر چه می نویسم
عاشقانه ای برای تو می شود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قفس یعنی دهان من
وقتی زبانم
روی اسم تو قفل می شود …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وقتی با تو هستم عاشقی کم است
دیوانه ات می‌شوم
آنقدر دیوانه و مسحور که چشم هایم فقط تو را می بیند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تـو دلیل لبخندهای مـن هستی
اگر مـن هم دلیل لبخندهای تـو هستم
پس هرگز از خندیدن دست بر ندار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این دوستت دارم
گفتنت
مثل موفق باشید
آخر امتحان
دیفرانسیل و انتگرال
است
یا حرف دکترا
که می‌گویند چیزی نیست خوب می شوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین