وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
تو نهایتِ عشقی
نهایتِ دوست داشتن
و در لابلای این بی نهایت ها
چقدر خوشبختم
که تو سهم قلب منی
 
آخرین ویرایش:
گوش کن به صدای تپشهای قلبت،
صدا کن اسم او را که دوستش داری
صدا کردی اسمم را ، سرت را بر روی سینه ام گذاشتی و فریاد عشق را شنیدی
صدایی که از قلب من بود ، همان فریاد تو بود ، فریاد زدم دوستت دارم
آنچه در قلب تو بود ، احساس من بود
عزیزم گفتن این احساس بهانه ی من بود
 
آخرین ویرایش:
می‌خواهم همین امشب قدرت رابدانم

شاید شبی برسدکه هرکداممان

کنار کسی باشیم که ازسر اجبار

محکوم به دوست داشتنش هستیم
 
آخرین ویرایش:
می خواستم بگویم

چـه اندازه دوستت دارم

اما برای بیانش

واژه‌هاي مناسبی پیدا نمی کنم
 
آخرین ویرایش:
تـو دلیل لبخندهای مـن هستی

اگر مـن هم دلیل لبخندهای تـو هستم

پس هرگز از خندیدن دست بر ندار
 
آخرین ویرایش:
تمام زندگیم را

فدای “میمی”میکنم که آخر نامم میگذاری…!

فاطمه یوسفوند
 
آخرین ویرایش:
مرا در آغو*ش بگیر
می خواهم قدم زدن
در هوای بهاری را
با <تو> تجربه کنم
 
آخرین ویرایش:
مـن هرگز بـه تـو آسیب نخواهم زد

چون تـو قلب مـن هستی

اگر بـه تـو آسیبی بزنم

بـه خودم آسیب زده‌ام و خواهم مرد

این اتفاق هرگز نخواهد افتاد
 
آخرین ویرایش:
چه دروغ بزرگیست که اینجا شهر پر جمعیتی ست!

تو که نیستی

اینجا هم خالی از آدم است…

لاله صاحبدل
 
آخرین ویرایش:
کاش دنیاطوری بودکه کسی به کسی نیاز نداشت

اون وقت آدم‌ها مطمئن می شدن که کسیکه میاد

سراغشون دوستشون داره نه کارشون
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین