شعر °اشعار تک بیتی°

هیچ ذوقی به ازین نیست که: از غایت شوق
چشم من گرید و لبهای تو در خنده شوند
 
دست احسان بر سر ما نه ز احسانی که ما
چشم روشن در تو آویزیم کان احسان توی
 
هوای کوی تو از سر نمی‌رود آری
غریب را دل سرگشته با وطن باشد
 
دی خوب بودی در نظر، امروز از آن هم خوب تر
خوبند خوبان دگر، اما نه این مقدارها
 
عقب
بالا پایین