لای برگ گل سرخ
درمیان کوچه سبز خیال...
شادیت حس قشنگیست که من می طلبم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"خدایا"
"قسمتت"
را کجا فرستادی که هر وقت نوبت من میشود
میگویند
" قسمتت" نیست؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نقـش یـــک درخــت خشک را
در زنـدگی بازی میکـنم
نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم
یا هیزم شکن پـیــر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بـغـض يـعـنـى
آنـقـدر دلـتـنـگ شـوى
كـه حـتـى اشـكـهـايـت از چـشـمـهـايـت هـجـرت كـنـد
و گـره اى كـور شـود در گـلـويـت...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بی حس شده ام از درد
از بغــض
فقط گاهـی خـط ِ اشکی …
میسـوزانـد صـورتـم را
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آدمای دلتنگ...
وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن
یهو سرشون رو برمیگردونن اونوری
یکم ثابت میشن
یواش یواش چشماشون پر اشک میشه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حتی بهشت هم
بی تو جهنمی است برای دل عاشقم
اما جهنم در کنار تو برایم از بهشت نیز خوشتر است
تو که باشی همه ي رنگها زیباست
خزان بهار میشود و دوزخ ، بهشت برین
و آسمان دلم آبی آفتابی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین