چه کنم با غم خویش؟
که گهی بغض دلم می ترکد،
دل تنگم زِ عطش می سوزد،
شانه ای می خواهم که
گذرام سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...!!
? هوشنگ ابتهاج
که گهی بغض دلم می ترکد،
دل تنگم زِ عطش می سوزد،
شانه ای می خواهم که
گذرام سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...!!
? هوشنگ ابتهاج
آخرین ویرایش توسط مدیر: