شعر [ غمگسار ]

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
اشعاری که غم از آن میبارد

۹۹.۰۷.۰۶
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:


ما مرگ را زيسته ايم
‏با آوازی
‏غمناک
‏غمناک...

‏⁧ ?احمد شاملو

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من و تو دور شدیم و خدا نگاه نکرد
من و تو دور شدیم و خدا کریم نبود

?#حامدابراهیمپور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اون ور جنگلِ تن سبز ،
پشت دشتِ سر به دامن
اون ورِ روزای تاریک ،
پشت این شبای روشن ..
برای باورِ بودن
جایی شاید باشه شاید
برای لم*سِ تنِ عشق ،
کسی باید باشه باید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‌ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﭼﻮﻥ ﺷﺎﺥِ ﻧﺎﺭﻧﺞ،
ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻈﺮ ﮐﻦ. ﺳﺮ ﺑﺮ ﻧﮑﺮﺩﯼ!

- سیمین بهبهانی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چشمِ دل بستم که دیگر چشمِ مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد دیوانه !
من میبینمش...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‌آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را...

| حمید مصدق |
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
درد، این است ، برایش شعر بگویی ..

بگوید ممنون!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

در من کسی

میل به پایان دارد....

? علی رضا آذر​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دیدمش،
گفتم منم!
نشناخت او...!

?نیما یوشیج​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین