شعر اشعار منور

آن ستاره ی غمگین کل کهکشانم بود..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از گریه ام در خانه ای در حال ویرانی
از چیزهایی که نمیگویم ؛ که میدانی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جهان آلوده ی خواب است و
من در وهم خود بیدار...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏به چنگ آورده ام گیسوی معشوقی خیالی را
خدا از ما نگیرد نعمتِ آشفته حالی را...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
کولی کنار آتش
رقص شبانه ات کو؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چشمت بلای جان و تو از جان عزیز تر...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خوش می‌روی به تنها
تن‌ها فدای جانت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
‏مرو ای دوست که ما بی تو نخواهیم نشست ، مبر ای یار که ما از تو نخواهیم برید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
خود نفهمید در چه حالی بود
گریه میکرد و گفت شادم و رفت..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آن را که وفا نیست
ز عالم کم باد !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین