شعر اشعار منور

مجنون اگرچه چندی ست
دست از جنون کشیده
لطفا به او بگویید

" لیلا ادامه دارد "
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جان به لبخندِ تو تسلیم کنم
ای همه جانِ من از خنده ی تو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چنان بی تاب تحسین تو هستم
بعد هر شعرم..
که دختر بچه ای
مشتاق لبخند پدر باشد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پیش از آنی که بخواهی از کنارت می روم
تا بدانی عذر ما را خواستن کار تو نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در مسلک ما معنی پرواز چنین است
با بال شکسته به هوای تو پریدن...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دانی که چرا راز نهان با تو نگویم ؟
طوطی صفتی , طاقت اسرار نداری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرامتر از آهو بی‌باک‌تر از شیرم

هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آمدی نعش غزل باخته را جان بدهی !؟
جنگل سوخته را وعده ی باران بدهی !؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ز بیقراری ما فارغ است خاطر یار
دل گُهر چه خبر دارد از تپیدن موج!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خنده از کرسی لبهای من عمریست جداست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین