چگونه نویسنده شویم؟ یک برنامۀ ۱۰ هفته‌ای برای شروع نوشتن و آموزش نویسندگی ✓شاهین کلانتری✓

عادت‌های غیرنوشتاری یک نویسنده

برای تمرین نوشتن لزوماً بنا نیست همیشه در حال نوشتن باشیم. بسیاری از کارهای غیرنوشتاری نیز می‌توانند به عنوان عادت‌های مکمل نویسندگی به افزایش خلاقیت ما کمک کنند.

اگر تا اینجای کار همۀ تمرین‌‌های هفته‌های قبلی را انجام داده باشید، حالا قلم شما تا حدی راه افتاده و وقت آن است که کمی از نوشتن فاصله بگیریم.

گاهی بهترین کار برای تقویت قوای ذهنی و رسیدن به ایده‌های تازه، فاصله گرفتن از نوشتن است.

در میان تمام عادت‌های غیرنوشتاری نویسندگان یکی از آن‌ها بیش از هر کار دیگری به چشم می‌خورد: پیاده‌روی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسندگی و پیاده‌روی به هم گره خورده‌اند. پیاده‌روی فقط یک توصیۀ ساده نیست که بتوانیم به راحتی از کنار آن بگذریم.

می‌توان گفت که پیاده‌روی بیش از سلامت جسم، برای حفظ سلامت ذهن یک نویسنده ضرورت دارد.

قصه‌های زیادی دربارۀ علاقۀ نویسندگان به پیاده‌روی وجود دارد،

نیچه که اغلب با داشتن مداد و دفتر یادداشتی چرمی در دره‌ها قدم‌ می‌زد می‌گوید:

فقط افکاری که در هنگام قدم زدن به ذهن خطور می‌کنند با ارزش هستند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چاندرا موریلا بیل در مقاله‌ای با عنوان بهتر نوشتن بدون نوشتن یک کلمه دربارۀ اهمیت قدم زدن می‌گوید:

«در حین کار، گاهی حس می‌کنید به بن‌بست رسیده‌اید یا نیروی کافی برای ادامۀ نوشتن ندارید. ورزش باعث می‌شود اکسیژن لازم جذب مغز شود و کارکرد آن بیشتر شود. گاهی فکر کردن زیاد باعث سرکوب خلاقیت می‌شود. در حالی که مغز نیاز به انرژی و استراحت دارد. وقتی قدم می‌زنید، رنگ خانه‌ها، گل‌ها و شکل ابرها را می‌بینید. در خیابان علائم و چیزهایی را می‌بینید که در حالت عادی به آن‌ها‌ هیچ توجهی نمی‌کرده‌اید. حتی پنجره‌ها و پرده‌ها هم می‌توانند الهام‌بخش باشند.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یک دلیل ساده و روشن برای پیاده‌روی این است که ذهن، در اثر کم‌تحرکی کند می‌شود.

غالباً ممکن است از باشگاه رفتن و هزینه کردن برای هر نوع ورزشی احساس ناخوشایندی داشته باشیم.

در این میان پیاده‌روی چارۀ کار است: نه وسیلۀ خاصی می‌خواهد و نه مهارتی که نیاز به یادگیری داشته باشد.

دوست دارید مهارت پیاده‌روی را یاد بگیرید؟

اینگونه است:

-از درب خانه یا محل کارتان بیرون بزنید.

-شروع کنید به راه رفتن.

-بعد از حداقل ۲۵ دقیقه تکلیف شما انجام شده، حالا بهتر است بروید دوش بگیرید، یا بهتر از آن چند کلمه‌ای بنویسید.

شاعر بزرگ مکزیکی، اکتاویو پاز می‌گوید:

من شعرهایم را در حین پیاده‌روی می‌سرایم. با گام‌هایی که برمی‌دارم، ضرباهنگ سطرها را کشف می‌کنم. بعد از پیاده‌روی فقط باید شعر را روی کاغذ پاک‌نویس کنم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برای پیاده‌روی دلایل علمی دقیق‌تری می‌خواهید:

قلب انسان بالغ عادی، سالانه حدوداً ۴۰ میلیون بار می‌تپد و در هر روز، ۱۵۰۰۰ لیتر خون به سراسر بدن می‌فرستد. قلب یک ماهیچه است و برای تقویت آن باید ورزش‌اش دهید، مثل ماهیچه‌های دیگر بدن.

بنابراین از آنجایی که قلب نویسنده‌ها چندبرابر بیشتر از بقیه می‌تپد! لازم است فکری به حال عضلات قلبتان بکنید.

طی پیاده‌روی ضمن تقویت عضلات قلب، عضلات نویسندگی‌تان را هم پرورش می‌دهید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جولیا کامرون از نویسنده‌هایی است که در کتاب‌های متعددی به ارتباط خلاقیت و پیاده‌روی پرداخته است، از جمله در کتاب رگۀ طلا:

گام برداشتن و پیاده‌روی قدرتمندترین ابزاری است که می‌شناسم.

زندگی خلاق، فرایند است و این فرایند شبیه عمل هضم غذاست. از غذا برای فکر کردن سخن می‌گوییم ولی به ندرت تشخیص می‌دهیم که به عنوان هنرمند به فکر، برای غذا نیاز داریم. پیاده‌روی با جریان دائم تصاویر جدید، افکار جدیدی به ما می‌دهد که تغذیه‌مان می‌کنند.

پیاده‌روی چاه خالی خلاقیتمان را پر می‌کند و احساس پر بودن به ما می‌بخشد. و این حالمان را خوب می‌کند.

پیاده‌روی چشممان را باز می‌کند. به ما غذا می‌دهد. قاشق قاشق -تصویر تصویر- از سوپ غذای روح به ما می‌دهد؛ غذایی که به ما قوت می‌بخشد تا کار ضروری شکل بخشیدن و دگرگون ساختن زندگی‌مان را انجام دهیم. به عبارت دیگر، ما با پیاده‌روی کردن از مشکل خارج می‌شویم و راه‌حل پیدا می‌کنیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هر وقت در نوشتن قصه‌ای گیر کردم، می‌روم بیرون و قدم می‌زنم. هر وقت نمی‌دانستم کار بعدی‌ام چه باشد آن‌قدر قدم می‌زدم تا معلوم بشود. وقتی روی سطری از داستانم یا قسمتی از زندگی‌ام گیر می‌کنم، پیاده‌روی می‌کنم و می‌گذارم گام‌هایم راه‌حل را نشان بدهند.

پیاده‌روی باعث موزون شدن تنفسمان می‌شود. وقتی تنفسمان منظم و موزون و عمیق‌تر می‌شود، افکارمان نیز چنین می‌شوند.

برای پیاده‌روی کردن لازم نیست شاعر باشید! راه رفتن با طبیعت موزون، خودش همۀ ما را شاعر می‌کند.

جان میور زمانی نوشت:

«من فقط برای قدم زدن بیرون رفتم ولی در پایان به این نتیجه رسیدم که تا طلوع خورشید بیرون بمانم، زیرا بیرون رفتن در واقع به درون رفتن بود.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تمرین هفتهٔ پنجم:

۲۵ دقیقه پیاده‌روی روزانه کافی است. می‌توانید چند ایستگاه زودتر از اتوبوس یا مترو پیاده شوید و به خانه برگردید. یادتان باشد راه رفتن روی تردمیل پیاده‌وری نیست!

بعد از اینکه از پیاده‌روی برگشتید اگر بتوانید حتی شده ۱۰ خط هم بنویسید عالی است، شگفت‌زده می‌شوید.

حتی می‌توانید داستان کوتاهی دربارۀ پیاده‌روی بنویسد تا پیاده‌روی برایتان معنای عمیق‌تری پیدا کند. نیکلاس اسپارکس کتاب معروفی دارد به نام پیاده‌روی به یادماندنی که فیلمی هم از روی آن ساخته شده است. شاید دوست داشته باشید این فیلم را ببینید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هفته ششم

آن‌ها که هرگز نمی‌خواهند کپی‌برداری کنند، هرگز اثری خلق نخواهند کرد.

-سالوادور دالی

از آن‌چه دوست دارید تقلید کنید، تقلید کنید، تقلید کنید، تقلید کنید. در پایان هر تقلید، خودتان را پیدا می‌کنید.

-یوجی یاماتو

از قدیم همیشه از روی کتاب‌ها رونویسی می‌کرده‌ام و باعث می‌شده مطالب را بهتر بفهمم.

-محمدرضا شعبانعلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کشف رمز و رازهای نویسندگی با رونویسی

برای نویسنده‌شدن خواندن یکبارۀ کتاب‌ها کافی نیست. شاید حتی مطالعۀ پنج‌بارۀ یک کتاب هم کافی نباشد.

ما باید طوری بخوانیم که بتوانیم رمز و راز نثر و تکنیک‌های به کار رفته در آثار نویسندگان بزرگ را کشف کنیم.

تصور کنید هر کتاب یک وسیلۀ الکترونیکی است که هوس کرده‌اید دل و روده‌اش را بشکافید تا بفهمید چه اجزایی آن را شکل داده‌ و به چه صورتی کار می‌کند.

یکی از شیوه‌های موثر یادگیری از کتاب‌ها این است که با دقت و حوصله از نوشته‌های مورد علاقه‌مان رونویسی کنیم.

می‌خواهید نثر کلاسیک فارسی را بشناسید؟ خواندن گلستان سعدی کفایت نمی‌کند، دفتری بخرید و هر روز یکی از حکایت‌های سعدی را توی آن بنویسید.

برای آموختن نویسندگی باید معلم سخت‌گیر خودتان باشید؛ معلمی که هر روز مشق می‌دهد و در صورت حاضر نبودن تکالیف، تنبیه می‌کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین