از بابت پنهان نگاه داشتن عشقی ناممکن در دل،باید طلب بخشش کرد؟ نه؛ قطعا نه.
چون عشق خدا به ما هم غیر ممکن است، عشقی که هرگز در لحظه پاسخ داده نمی شود اما خدا هنوز عاشق ماست. آن قدر عاشق ماست که پیامبرش را برای ما فرستاد تا برایمان توضیح دهد که عشق چگونه نیرویی است که خورشید و ستاره ها را به حرکت در می آورد.
ما اغلب می شنویم که چگونه می توان دنیا را تغییر داد؟ با چه ایده هایی؟ اما اینها فقط کلمات هستند، کلماتی بی روح و بی احساس، تهی از عشق و هر اندازه هم که منطقی و زیرکانه باشند، باز هم نمی توانند بر ما تاثیر بگذارند.
چرا عشق از ایمان مهم تر است؟ چون ایمان، جاده ای است که ما را به سمت عشقی بزرگ تر اهنمایی می کند.
چرا عشق از صدقه و بخشش مهم تر است؟ چون بخشش یکی از جلوه های عشق است و همیشه کل از جز مهم تر است. خیریه و صدقه تنها یکی از راه های فراوانی است که عشق استفاده می کند تا بشر را به مقصد برساند و به همنوعاتش نزدیک تر کند.

خیانت | پائولو کوئلیو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
آیا هرگز به خودتان گفته اید، ای کاش یک بار دیگر می‌توانستید با کسی که خیلی دوستش داشتید و او را از دست دادید گفتگو کنید؟
یا فرصت دیگر بدست می آوردید تا آن زمان از دست رفته را، زمانی که تصور می‌کردید او تا ابد زنده و با شما خواهد بود جبران کنید؟
اگر چنین است، بدانید چنانچه سال‌ها زندگی کنید، روزها بگذرانید، هیچ یک از آنها جای آن روزی را که در آرزویش هستید نمی‌گیرد.

برای یک روز بیشتر/میچ آلبوم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هیچ عصری نیست که عصرِ عاشقانِ صادق نباشد. فقط تعدادشان کم است، که همیشه خدا کم بوده است، و همین قلّتِ عاشقانه زیستن است که به عشق ، شکوهی تا این حد بخشیده است...

یک عاشقانه آرام/نادر ابراهیمی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ما آن‌قدر غصه‌هایمان را درون خودمان می‌ریزیم که عاقبت دق می‌کنیم. بعد می‌رویم و دست به کار احمقانه‌ای میزنیم تا بلکه یکی دو ساعتی از شر آن خلاص شویم. بله، دست به کار احمقانه‌ای می‌زنیم و بعد تا ابد در پشیمانی‌اش می‌سوزیم.
زنان این‌طور نیستند، چون راز گریه‌ کردن را میدانند. باید از جنس لطیف یاد بگیریم، فیودور میخایلوویچ، باید یاد بگیریم گریه کنیم!


استاد پترزبورگ/جی ام کوتسی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم، مگذار ناامیدی، روزنی به اندازه ی سر سوزنی در قلبت پیدا کند و از آنجا هجوم بیاورد.
امید را برای روزهای بد، ساخته‌اند؛ چراغ را برای تاریکی.
انسان اگر با مشقّت و درد و مصیبت روبرو نمیشد، نه به چیزی ایمان می‌آورد، نه به آینده‌ای دل می‌بست، و نه از امید، سلاحی می‌ساخت به پایداری کوه.

آتش بدون دود/نادر ابراهیمی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
يك كلمه، يك كلمه را به خاطر بسپار و ديگر مشكلی نخواهی داشت.
كلمه "متفاوت" را به ياد داشته باش.
تو با هر كس ديگر در دنيا فرق داری...!

گریز از سرزمین امن/ریچارد باخ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ببینید که چه روزگاری شده! پیش از این‌ها، انسان کار میکرد به خاطر آنکه بتواند زندگی کند؛ حال، انسان خود را زنده نگه می‌دارد فقط برای آنکه بتواند کار کند.

پیش از این‌ها، هدف ما از نُه ماه کار کردن ملایم و عاقلانه، سه ماه زندگی کردن در ییلاق بود؛ حال هدف شما از اینکه گاهی به پزشک سر می‌زنید و معاینه‌ی کامل می‌کنید این است که بتوانید باز هم، هر صبح تا شب، سخت و جنون آمیز کار کنید- حتی جمعه‌ها.

این ناانسانی شدن زندگی، حتی رودها را بیصدا کرده است.


?نادر ابراهیمی
? تکثیر تاسف‌ انگیز پدربزرگ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در واقع یکی از دلایل عوضی بودن این دنیا این است که آدم‌هاش «هر غلطی» واقعا و به معنای حقیقی کلمه «هر غلطی» که خواسته‌اند کرده‌اند ...!
شرط می‌بندم اگر غلطی هست که نکرده باشند به خاطر دل‌سوزی و شرافت و این جور چیزا نبوده.‌ لابد نتوانسته‌اند بکنند ! این چیزی نیست که من تازه کشفش کرده باشم. هزاران سال است که هر کس ذره‌ای شعور داشته باشد این را فهمیده ...


? مصطفی مستور
? حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زندگی در دنیا هم همین طور است خیلی از انسانها داد می کشند ناله می کنند، می گریند؛ ولی نمی توانند صدایشان را به جایی برسانند زیرا معلوم نیست آنها زندگی میکنند یا نه؟ البته آنها فرقی با مرده ها ندارند و به غیر از روزهای سرشماری، انتخابات، اخذ مالیات و خدمت سربازی جزو انسان شمرده نمیشوند.اگر در دنیا از همه سئوال بکنند آیا تو انسان هستی؟ چند نفر با افتخار می توانند بگویند؛ آره من هستم ؟




خر مرده | عزیز نسین
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این که حسین فریاد می زند پس از این که همه عزیزانش را در خون می بیند و جز دشمن و کینه توز و غارتگر در برابرش نمی بیند فریاد می زند که آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟ هل من ناصر ینصُرُني؟ مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟ این سوال، سوال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست. و این سوال انتظار حسین را از عاشقان بیان می کند، و دعوت شهادت او را به همه کسانی که برای شهیدان حرمت و عظمت قائلند اعلام می نماید. اما این دعوت را، این انتظار یاری از او را، این پیام حسین را که "پیرو می خواهد و در هر عصری و هر نسلی پیرو می طلبد" ما خاموش کردیم، به این عنوان که به مردم گفتیم که حسین اشک می خواهد، ضجه می خواهد و دگر هیچ، پیام دیگری ندارد. مرده است و عزادار می خواهد، نه شاهد شهید حاضر در همه جا و همه وقت و پیرو.
آری این چنین به ما گفته اند و می گویند!



حسین وارث آدم | دکتر علی شریعتی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین