نتایح جستجو

باسلام ناظر جدید شما @زهرا سلطانزاده

با سلام @RED Qᴜᴇᴇɴ ایا قصد ادامه اثرتون رو دارید؟

باسلام @GRIMQUILL نویسنده محترم آیا قصد ادامه اثرتون رو دارین؟

باسلام ناظر جدید شما @ماهک (ماهی )

چک شد.

باسلام جهت تست و آموزش گپی باهاتون زده میشه

از کی اینطوری شد🫤

اهان این بهتر شد

نه توضیح درمورد اون سه ماه باشه بهتره مثلا یه یاد آوریه کوچیک

اینجا جملت یه جوریه ببین این بهتر نیست از دردی که توی پام پیچید نفسم برید. قلمت پیشرفت کرده و از اون بی‌حسی و خشک بودن در اومده افرین قلمتون سبز🌿

این پارتت عالی بود توصیفات و فضاسازی کاملا انداز و بجا بود.

خیلی خشکه لحنش به درد رمان نمیخوره بیشتر شبیهه خاطره نویسه. اون متنی که من ویرایش زدم رو بخون ببین متوجه تغییر میشی یا نه

اینجا نیاز به توضیح بیشتر خودم به شخصه انتظار ادامه داشتم خیلی رو هواست اینجا نیاز به پردازش داره مثلا چندتا مرد که نزدیک ایستاده بودن حرف‌هامون رو شنیدن و خودشون رو وارد بحث ما کردن. اینجا نیاز به ادامه داره ل*ب‌هاش لرزید و قفسه سینش به شدت بالا پایین میشد چند بار اطرافش نگاه کرد را ادامه...

اگه میشه این قسمت رو یه بار دیگه ویرایش بزن توصیفات اضافه کن و کلمات رو بهم وصل کن اگه تونستی اول اینجا بفرست بعد ویرایش بزن

خواهش میکنم افرین اما چندتا چیزو جا انداختی😁

دلم میخواد همه‌ چی رو ول کنم و برم

حرف یه نفر چقدر میتونه روی روان آدم تاثیر بزاره

باز اینجا قبل از گفتم بهتره یا فضا سازی کنی یا توصیف انجام بدی کل این قسمت توصیفات بهم ریخته بود که جلوه‌ی زیبایی ندارهباید یه جوری این جملات رو بهم وصل کنی. خیابون نیمه‌خراب با آسفالت ترک خورده و چاله‌هایی که دسته کم از چاه نیستند؛ فروشگاه‌های کوچیک همه با شیشه‌های چسب‌زده و درهایی که در لولا...

(این قسمت به نظر یه باید توصیف انجام می‌دادی تا متنت به یکت دیالوگ محور نره) مثلا(گلوش خشک شد و صدایش خش‌دار اما باز ادامه داد) گاهی باید با کلمات بازی کنی جمله‌ها رو انقدر کنار هم بچینی تا اونی که میخوای پیدا بشه: به زحمت جمله‌هایش رو سرهم می‌کرد، انگار کلمات در ذهنش گم شده بودن. انگار حتی...

بسیار عالی چک‌ شد. شما هم خسته نباشید 🌹