شعر [ماه‌تاب شعر]
- نویسنده موضوع نازلـی
- تاریخ شروع
باور نمی‌کنند چه از دست داده‌اند
آن‌ها که از نگاه تو دور ایستاده‌اند
با هر کسی که خواست رفاقت نمی‌کنی
یعنی که دوستانِ تو خوشبخت‌زاده اند
تنها برای از تو سرودن بنا شدند
این بیت‌ها بدون تو بی‌استفاده‌اند
از لحظه‌ای که وارد دنیای من شدی
این خنده‌های از تهِ دل بی‌اراده‌اند
مردم مرا کنارِ تو باور نمی‌کنند
ما عاشقیم آه که مردم چه ساده‌اند!
? نفیسه سادات موسوی
آن‌ها که از نگاه تو دور ایستاده‌اند
با هر کسی که خواست رفاقت نمی‌کنی
یعنی که دوستانِ تو خوشبخت‌زاده اند
تنها برای از تو سرودن بنا شدند
این بیت‌ها بدون تو بی‌استفاده‌اند
از لحظه‌ای که وارد دنیای من شدی
این خنده‌های از تهِ دل بی‌اراده‌اند
مردم مرا کنارِ تو باور نمی‌کنند
ما عاشقیم آه که مردم چه ساده‌اند!
? نفیسه سادات موسوی
آخرین ویرایش توسط مدیر:
?
ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﯽ ﺳﻬﺮﺍﺏ!!!!
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪﻡ،،
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﻐﺾ؛؛
ﻟﺐ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺩﯾﺪﻡ....
ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﯾﺪﻡ....
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﺍﻣـــﺎ……
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ!!
ﺭﻣﺰ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺭا
ﭘﺸﺖ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ..!!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺁﻣﺎﺭ ﺯﻣﯿﻦ ......"ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ"
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺯﻣﯿﻦ...
ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﯽ ﺳﻬﺮﺍﺏ!!!!
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪﻡ،،
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﻐﺾ؛؛
ﻟﺐ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺩﯾﺪﻡ....
ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﯾﺪﻡ....
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﺍﻣـــﺎ……
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ!!
ﺭﻣﺰ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺭا
ﭘﺸﺖ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ..!!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺁﻣﺎﺭ ﺯﻣﯿﻦ ......"ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ"
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺯﻣﯿﻦ...
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده
(کل خوانندگان: 3)