شعر [ماه‌تاب شعر]

هر شب

در گوشه ای از این شهر

آدم هایی بخاطر پا گذاشتن

بر مینِ خاطرات

جان میدهند !



? فربد فروتن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در انتظار تو بنشستم و

سرآمد عُمر...



دگر چه داری از این بیش

انتظار از مَـن!



? شهریار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نه جانم !

روز درد ندارد ...

شب است که میفهمی تا به حال

چقدر مُرده ای ...!



? مریم قهرمانلو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ما چاره یِ عالمیم و بیچاره یِ تو...!!



?مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
?



در خود فرو رفتم فراموشت کنم اما...

هر شب خیالت می کشد از خویش بیرونم..!



? سجاد رشیدی‌پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
• می‌آیی و نظام غزل می‌خورَد به‌هم

شکل غزل به شکلِ تو تغییر می‌کند...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
?

گاهی به جوی دوست چو آب روان خوشیم

گاهی چو آب حبس شدم در سبوی دوست



? مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
?



کسی سوال می‌کند

به خاطر چه زنده‌ای؟

و من برای زندگی

تو را بهانه می‌کنم...



? نيما يوشيج
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
?

بلای عشقِ تو بر من چنان اثر کرده‌ست؛



که پندِ عالِم و عابد نمی‌کند اثرم...



? سعدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین