بهنام خالق نور
عنوان: وانشات «بازتابهای خاموش»
ژانر: علمیتخیلی، عاشقانه، روانشناختی، فلسفی
نویسنده: حمیدرضا نبیپور
گزیدهای آزاد از رمان: «غبار آینهها»
خلاصه:
در جهانی که حالا با هوش مصنوعی نفس میکشد، جاییکه کلمات از دهانِ ماشینها بیرون میآیند و آینهها بهجای چهره، خاطره و زخم...
نام رمان: رَمیس
ژانر: عاشقانه، معمایی، روانشناختی
نویسنده: فرنیا ریس
خلاصه: ثمین همراه خانوادهاش به شهری جدید نقل مکان میکند تا زندگی تازهای را شروع کند، اما گذشتهای پنهان و رازهایی سرگردان، آرامش و امنیت را از او میربایند.
مردی که با حضور همزمان آشنا و مرموز وارد زندگی ثمین میشود؛ کسی که...
عنوان: پسر پادشاه، دشمن پادشاهی
نویسندگان: @هوروس @marym
ژانر: فانتزی- تخیلی
ناظر: @Tiam.R
خلاصه:
او وارث شبی بود که حقیقت را زودتر از موعد دید.
کتابی که نباید خوانده میشد، عشقی که نباید آغاز میشد، و قدرتی که نباید بیدار میگشت...
در جهانی پنهان میان خون و جادو، تنها یک انتخاب باقی میماند...
به نام آنچه در سکوت میزیست.
نام رمان: مه، نام من را میداند
نویسنده: حمیدرضا نبیپور
ناظر: @blue lady
ژانر: فانتزی سورئال
خلاصه:
روزهایی که آرام میگذرند، گاهی درست همانهاییاند که در سکوتشان چیزی آغاز میشود.
در شهری کوچک، در دل تکرار، جایی میان عطر کتابهای کهنه و نگاههای ناتمام، مرزی...
نام اثر: پشت بام دلتنگیها
سرشناسه: حسام.ف
موضوع: مجموعه دلنوشته
سبک/ژانر: عاشقانه ، رئال
سطح: محبوب
سال نشر: تابستان ۱۴۰۴
منتشر شده در: انجمن کافه نویسندگان - تالار ادبیات - بخش تایپ دلنوشته.
دیباچه:
در دل هر سکوت، صدایی نهفته است؛
صدای قلبی که عاشقانه میتپد،
و در سایهی دوری و دلتنگی،
شعر...
عنوان: کابین عقبی
ژانر: معمایی
نویسنده: مری رابرتز
مترجم: @..LADY Dyva..
ناظر: @K.M.A
خلاصه:
داستانی از عشق، راز و یک یات خصوصی
سفر دریایی با کشتی تفریحی «الا» در آغاز چیزی جز آرامش و آسودگی نیست؛ خورشید بر عرشههای سفید میتابد و خدمه و مسافران به زندگی بیخیال خود سرگرمند. اما در دل این...
انجمنکافهنویسندگان
خانه پس از آن
دیوا لیان
رمان انلاین
رمان خانه پس از آن به ترجمه دیوا لیان
رمان خانه پس از مرگ به ترجمه نازنین لالینی
رمان عاشقانه
مترجم نازنین لالینی
نازنین لالینی
کتاب درحال ترجمه
نام رمان: اقیلم تباهی
ژانر رمان: ترسناک، فانتزی، عاشقانه
به قلم: Blue Lady
ناظر: @Mitra_Mohammadi
خلاصه: به ناگاه وارد بازی ایزدانی گشتم، که در انتهای این ره پر مشقت برایم جز تباهی و فلاکت هیچ باقی نگذاشته اند.
میدانم راهی برای بازگشت نیست؛ اما ناامیدانه چنگ میزنم به دروغپنداری های افکارم...
نام رمان: سایهی خونین سیاوش
ژانر: تخیلی، جنایی، تراژدی
نویسنده: مینِرا (گیتی)
ناظر: @Azaliya
خلاصه: شنیدین میگن خون بیگناه هیچ وقت از رو دست پاک نمیشه؟ من فهمیدم که چرت و پرته. آدمهایی رو دیدم که خون بیگناه از روی دستهاشون پاک شد و این وسط تنها چیزی که پاک نشد، رد اشک از روی دستهای من بود...